آلیسوم

آلیسوم

نیمی من و نیمی همسرم
آلیسوم

آلیسوم

نیمی من و نیمی همسرم

دایرة المعارف

این عکس بعد از اسباب کشی گرفتم:

گلهای خواستگاری همسره بعد از خشک کردنشون. خیلی دوستشون داشتم که تا حالا نگهشون داشتم. گل دوست دارم، شمع دوست دارم، ولی کمی هم بی سلیقه ام. مثلا با وجودیکه شمع روشن کردن تو یک شب رومانتیک رو دوست دارم همه شمع ها رو گذاشته ام برای روز مبادا که یه وقت برق رفت روشن بشن. حالا کو تا برقا بره!

دیگه دوست داشتم دایرةالمعارف بچه م بشم. خیلی اینطور نیستم دیگه. مادرم باوجودی که کلی زبون بازی یاد گرفته بود منکه بچه شم یاد نگرفتم. حرف میزنم دایرة المعارف صحبتام با بقیه فرق میکنه. فعل استفاده میکنم ولی برای بقیه که مثل خودم فارسی صحبت میکنن یه معنی دیگه دارم. حوصله ش رو هم ندارم هی بشینم فکر کنم این چی گفت من چی باید جوابشو میدادم. البته این طور نیست که همه چیز رو هم یاد نگیرم. یکی از این زبون بازی ها رو اخیرا دارم یاد میگیرم همین بازاریابیه. دیگه انقدر این صفحات جذب شغلو نمایندگیو ورق زدم حفظ شده ام. یکیش مثلا همین امروز، زنگ زدم طرف میگه ما قراره اسنپ بشیم. بهش میگم اسنپ سرمایه گذار خارجی داره، یعنی شما میتونید مثل اون بشین؟! طرف میگه هوش مصنوعی میدونی چیه؟

میگم مدیرعامل شرکت کیه؟ جواب نمیده، میگه تو بیا.

برم که چی بشه؟ هرکی میخواد یک شرکت تو زمینه فناوری اطلاعات خودشو معرفی کنه، میگه ما میخوایم یکی بشیم مثل اسنپ. اصلا نگاه میکنی اسمشو هم یک چیزی تو همین مایه ها انتخاب کرده! بعد هیچ چی دیگه، هیچ هم بهت نمیخواد بگه، تازه میخواد استخدامت هم بکنه.

این یک مثال، مثال دیگه م بازاریابی به این روشه که مثلا طرف میگه من از اونا بودم که انقدر برای این شرکت کار کردم که حتی باهام تماس گرفتن. این در مورد بیت کوین دیده ام، در مورد آپارات هم دیده ام. مثلا تو میگی انقدر این آپارات سر ماها رو کلاه گذاشته. هرکسی یک حرفی میزنه، تا این بازاریاب آخری بیاد قدر سه صفحه باهات صحبت کنه و بگه اصلا تو سواد ارتباط با کامپیوتر رو داری؟

معمولا اطلاعاتشون رو منتشر نمیکنن، و یا سعی در محرمانه نشان دادن اطلاعاتشون دارن. وقتی هم میری باهاشون صحبت میکنی، یک چیزی برای پنهان کاری که شامل حقوق تو میشه رو دارن.

این مثال دوم رو حتی داییم یک بار اجرا کرد برام. نمیتونن به آدم احترام بیشتر بذارن و با خودشون فرض کنن که طرف میتونه سرش کلاه نره؟ یا شاید شرط اول کلاه برداری اینه که اول با دید حقارت به اطرافیانت نگاه کنی! چرا انقدر ماها بعضیامون راحتیم؟