آلیسوم

آلیسوم

نیمی من و نیمی همسرم
آلیسوم

آلیسوم

نیمی من و نیمی همسرم

دوستان من

خب من در چند سطح دوستان زیادی داشته ام. دوستانی خیلی زیاد. از وقتی که تونستم راه برم و همزمان با دیگران ارتباط برقرار کنم، به فراخور موقعیتم دوستان مختلفی داشته ام. الآن که در این سن هستم، حتی کسایی که چندسال شاید با ما زندگی میکرده اند این رو درک نکنن.

دوستان زیر 14 سال من اغلب خودشون آغاز کننده رابطه پایدار بوده اند. من هم ازینکه من رو تحویل میگرفتم خیلی راضی بودن. هنوز که هنوزه خیلی از ارزیابی های علایق دیگران رو مدیون وجود دوستان آن دورانم هستم. چون که مخصوصا کسی نمیدونست من بچه بابام هستم. در این دوران من ابتکار عمل هم داشتم. اغلب دوست داشتم که دوستی خودم رو با چیزی مثل درست کردن کادویی که خودم با دست خودم درست کرده بودم نشون بدم.

از 14 سال تا 18 سال دوستانی پیدا کردم که میدونستن پدرم کیست و یا اصلا براشون مهم نبود که بدونن من فرزند چه کسی هستم. در اینجا من دچار مشکل بودم، چون نوع پدر من متفاوت از دیگران بود. این دوران بسیار رقابتی بود و من سعی میکردم بی محبتی ها و کمبودها رو با درس خوندن بیشتر جبران کنم.

دوباره از سن 18 به بعد از طریق دانشگاه دوستانی پیدا کردم که لازم نبود بدونن که پدر من کیست. این دوران با تغییر دوره دانشگاهیم هم زود سپری شد، ولی همون موقع هم دوست داشتم به حتی کسایی که دوستم شده بودن تا ازم کار بکشن دوست نشون بدم. ابتکار اون دوران من این بود که شاید روزی غافلگیر میشدنو با هم پیتزایی میخوردیم که من خریده بودم.

در تغییر دانشگاه من هنوز هم دوست داشتم تا با کسایی دوستی کنم تا بیشتر از خونواده هاشون بدونم. شاید چیزی مثل الآن پدرو مادرم. اون ها هم مثل من دوست داشتن بدونن دیگران چطوری زندگی میکنن. من مثل خونواده بهترین راه دوستی رو ترجیحا تعریف کار بین دو نفر گذاشته بودم. خیلی ها هم اتفاقا دوست نداشتن من از خونواده هاشون چیزی بدونم. دوستی من در این دوره محدود به کسایی میشد که خودم براشون به عنوان وسیله ارتباطی تعریف کرده بودم.

بعد از گذشت این دوره هم دیگه تقریبا از ابراز علاقه خاصی به کسی خودم رو مبرا میدونستم. در حقیقت خود کار موضوع شده و اینکه آیا میتونم مشتری دیگری برای خودم دستو پا کنم. ممنون ازینکه فکر میکنید من فقط وقتی محتاج بشم با کسی رابطه برقرار میکنم. ولی، در نظر بگیرین که هم خودتون خواسته این اینطور باشه و هم من دیگه حوصله کیکو کادو و تولد و از این بازی ها رو ندارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد