آلیسوم

آلیسوم

نیمی من و نیمی همسرم
آلیسوم

آلیسوم

نیمی من و نیمی همسرم

شب پرستاره و ماهواره

موهام رو خودم شرابی رنگ کردم. از نتیجه خیلی راضی نبودم. من رنگای خیلی سرد و خنثی دوست دارم، چون پوست خودم گرمه تضاد رو دوست دارم.
این روزها چون هوا گرمه و روز گرمازده میشیم، عملا سعی میکنیم از شب ها استفاده بیشتری ببریم. همسر که مثل ارتش شب ها بیشتر از من بیدار میمونه و میگه اگر من راندمانم پایینه به خاطر اینه که شب ها زود میخوابم. بهش میگم مثلا شب چی کار میتونم بکنم؟ اونم میگه یه آشی بپز، خیلی ها از نصف شب آش خوردن هاشون کلی تعریف کرده اند!
باز از اونطرف هم چون صبح حدودهای ساعت سه، هوا روشن میشه میگه بریم یک کوهی بگردیم.
انقدر جوون مونده میگه بریم کوه. اصلا فکرش رو نمیکنه اونجا خانواده پسنده یا نه. حاضره کلی راه تا دره بره پایین و ما هم دنبال خودش بکشونه تا یک آبی درختی چیزی پیدا کنه.
حالا منکه تا کوه دنبالش نمیرم، ولی حاضرم یک چایی تو حیاط بخوریم. یا دست ماهان و حکمت رو بگیریم و یه سر بریم پارک سر کوچه که خودش نمیپسنده.
چند شب پیش که برق رفت جای خونه ما از ساعت 6 بعدازظهر رفت تا نصف شب. ما هم خودکار از سرشب برنامه داشتیم. یک نمازی خوندیم و رفتیم تو حیاط زیر نور ماه. هوا که یکباری تاریک نمیشه. همینطوری کم کم که خورشید غروب میکنه، اول گرگ و میشه تا کاملا تاریک بشه.
بعد از اینکه قطره آهن حکمت رو دادم رفتیم یک پتویی پهن کردیم زیر نور ستاره ها. یک کاغذی کانجی برای ماهان کشیده بودم که داشتم برایش تا قبل از خواب رنگ میکردم. میذارم اینجا که شما هم یاد بگیرید:

کاربرگ کانجی ماهان- زبان چینی

 از بیست سال پیش به این ور آسمون رو اینطوری انقدر پر از ماهواره ندیده بودم. یادمه یک شب تابستون دهه هشتاد رختخواب پهن کرده بودیم که بخوابیم. اون موقع من خونه پدری بودم. هوا تمیز بود و آفت هم کم بود و میشد شب بدون اینکه پشه و مگس نیش بزنه زیر نور ماه تا صبح راحت بخوابیم.

یکی از همون شب ها من داشتم به ستاره بالا سرم نگاه میکردم که یک باری دیدم راه افتاد و آرام رفت! فقط همون یکی بود، اما چند شب پیش که رفته بودم زیر آسمون پرستاره جای صورت فلکی های دب اکبر و یک چند ستاره ثابت دیگه رو بلد بودم. قشنگ میدیدم که یک باری یک چیزی نور خورد و مثل ستاره ظاهر شد و بعد از یک مسیر ناپدید شد. همون جا یک چند تا در مسیرهای مختلف دیدم که رد شدند. حالا با خودم میگم کاش شب های قبل از جنگ دوازده روزه چک میکردم ببینم این ماهواره ها برای جنگ بیشتر شده اند و یا نه، یک چند سالیه انقدر آسمون پر از ماهواره شده که در جهات مختلف حرکت میکنند. جنگ ستارگانه.